آخرین مسافرت بدون نی نی
سلام قلقلی مامانی این روزا دارم روز شماری میکنم حدودا یک ماه ونیم دیگه میتونم توبغلم بگیرمت و کلی ببوسمت ونگات کنم هرچند که یه کم دلهره دارم اما بابایی بهم دلداری میده راستی گلم دیشب سرویس چوبتو آوردن هنوز وسایلتو نچیدم چون امروز عصر برای تاسوعا عاشورا قراره بریم شهرستان پیش مامان بزرگ و بابابزرگ احتمالا بعد از برگشت بچینمشون خدا کنه اونا باهامون بیان دیگه مامان و بابا کلی برای سلامتیت دعا میکنن و از خدای مهربون میخوان که انسان مفیدی باشی تو هم قول بده کمتر مامانی رو ازیت کنی آخه عزیزم نگاه کن ببین لگداتو داری کجا میزنی با عرض پوزش از همه اقوام آشنایان و دوستان عزیز اسم نی نی تا هنگام تولد فاش...
نویسنده :
مامانی
22:17