لبخند عشق مامان و بابا
خداوندا: شکر برای همه چیز
بعداز به دنیا اومدن کوچولومون دیگه وقت نکردم دلنوشته بنویسم کوچولویی که با وجودش روح تازه ای به زنگیمون بخشید با اینکه تقریبا تمام وقت من و باباشو پر کرده ولی باز برای خنده ها و حرکاتش بال بال میزنیم.
(طفلک پسر کوچولوم باباش که میاد انقدر سر به سرش میذاره که دیگه خواب نداره)
این چند وقت من و کوچولوم حسابی سرما خوردیم ولی قربونش برم بازم لبخند یادش نمیره لبخندایی که هرلحظه من و باباشو بیشتر عاشق خودش میکنه.خدایا برامون نگهشدار.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی